گذشتهی ساده:
ascertainedشکل سوم:
ascertainedسومشخص مفرد:
ascertainsوجه وصفی حال:
ascertainingپی بردن، معلوم کردن، دریافتن، تعیین کردن، فهمیدن، کشف کردن، مشخص کردن
He quickly ascertained that the documents had been forged.
او بهسرعت پی برد که اسناد جعل شدهاند.
It took hours to ascertain the facts behind the incident.
ساعتها طول کشید تا حقایق پشت ماجرا مشخص شود.
I wanted to ascertain his claim.
میخواستم ادعای او را بهطور مسلم معلوم کنم.
اطمینان حاصل کردن، مطمئن شدن، تأیید کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We must ascertain that the data is accurate before publishing the report.
باید پیشاز انتشار گزارش، از دقیق بودن دادهها مطمئن شویم.
The pilot ascertained that all systems were functioning properly before takeoff.
خلبان قبلاز پرواز، مطمئن شد که تمام سیستمها بهدرستی کار میکنند.
گذشتهی ساده ascertain در زبان انگلیسی ascertained است.
شکل سوم ascertain در زبان انگلیسی ascertained است.
وجه وصفی حال ascertain در زبان انگلیسی ascertaining است.
سومشخص مفرد ascertain در زبان انگلیسی ascertains است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ascertain» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ascertain