گذشتهی ساده:
fixedشکل سوم:
fixedسومشخص مفرد:
fixesوجه وصفی حال:
fixingتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
انتخاب کردن، گزیدن، تعیین کردن
خیره نگاه کردن، خیره شدن، زل زدن
تنظیم کردن، مرتب کردن
آراستن
مهیا کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fix» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fix