گذشتهی ساده:
repairedشکل سوم:
repairedسومشخص مفرد:
repairsوجه وصفی حال:
repairingشکل جمع:
repairsتعمیر کردن، مرمت کردن، اصلاح کردن، ترمیم کردن، درست کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
Can you repair this radio?
آیا میتوانی این رادیو را تعمیر کنی؟
The company is planning to repair the factory's old equipment.
شرکت قصد دارد تجهیزات قدیمی کارخانه را درست کند.
to repair a house
خانهای را تعمیر کردن
My mother used to repair our socks.
مادرم جورابهای ما را وصلهپینه میکرد.
The cobbler repairs shoes.
پینهدوز کفشها را پینهدوزی میکند.
اصلاح کردن، جبران کردن، بهبود بخشیدن، رفع کردن، ترمیم کردن، درست کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was trying to repair his lack of education.
سعی میکرد که تحصیلات نداشتن خود را جبران کند.
She took the time to repair the damage done to their relationship.
او وقت گذاشت تا روابط آسیبدیدهشان را درست کند.
He tried to repair the harm caused by his actions.
او تلاش کرد تا آسیبهایی که از کارهایش ناشی شده بود را اصلاح کند.
to repair one's health
سلامتی خود را بازیافتن
to repair a mistake
لغزشی را جبران کردن
to repair an insult
توهین را تلافی کردن
تعمیر، مرمت، اصلاح
This car is beyond repair.
این اتومبیل قابلتعمیر نیست.
a car kept in repair
اتومبیلی که خوب تعمیر میشود
The repair of the bridge lasted two years.
تعمیر پل دو سال طول کشید.
رفتن، رهسپار شدن، روانه شدن، عازم شدن، راهی شدن، عزیمت کردن، حرکت کردن به سمتی
They asked me to repair to the hotel lobby immediately.
از من خواستند فوراً به سرسرای هتل بروم.
At sunset, the shepherds repaired to the village.
در غروب، چوپانها بهسمت روستا حرکت کردند.
He repaired to the mountain cabin to find peace.
او عازم کلبهای در کوهستان شد تا آرامش پیدا کند.
sacred woods to which the natives repair often
بیشههای مقدس که بومیان اغلب به آنجا میروند
گرد آمدن، جمع شدن، به هم پیوستن، تجمع کردن، متحد شدن
In times of crisis, the people repaired to each other for support.
در زمان بحران، مردم گرد هم آمدند تا از هم حمایت کنند.
After the alarm was sounded, the villagers repaired to the town square.
پساز به صدا درآمدن آژیر، روستاییان در میدان شهر جمع شدند.
مرمتشده
نیازمند به تعمیر
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «repair» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/repair