گذشتهی ساده:
repaintedشکل سوم:
repaintedسومشخص مفرد:
repaintsوجه وصفی حال:
repaintingرنگآمیزی مجدد، دوباره رنگ کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The freighter is looking very smart after its recent repaint.
کشتی باری پس از رنگآمیزی مجدد اخیر بسیار شیک بهنظر میرسد.
repaint a house
دوباره رنگ کردن خانه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «repaint» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/repaint