گذشتهی ساده:
refurbishedشکل سوم:
refurbishedسومشخص مفرد:
refurbishesوجه وصفی حال:
refurbishingبازسازی کردن، نوسازی کردن، روشن و تازه کردن، نو کردن، مرمت کردن، جلا دیدن، ترمیم کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They hired a team of experts to refurbish the old mansion.
آنها تیمی از کارشناسان را برای بازسازی کردن عمارت قدیمی استخدام کردند.
We need to refurbish the entire kitchen with modern appliances.
ما باید کل آشپزخانه را با وسایل مدرن نو کنیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «refurbish» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/refurbish