Renovate

ˈrenəveɪt ˈrenəveɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    renovated
  • شکل سوم:

    renovated
  • سوم‌شخص مفرد:

    renovates
  • وجه وصفی حال:

    renovating

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive C1
باز نوساختن، نو کردن، تعمیر کردن، از سر گرفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- This old church has been renovated recently.
- این کلیسای قدیمی اخیراً نوسازی شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد renovate

  1. verb fix up, modernize
    Synonyms: clean, cleanse, do, do up, face-lift, gussy up, make over, overhaul, reactivate, recondition, reconstitute, recreate, refit, reform, refresh, refurbish, rehabilitate, rekindle, remake, remodel, renew, repair, restore, resurrect, resuscitate, retread, retrieve, revamp, revitalize, revive, revivify, spruce, spruce up, update
    Antonyms: demolish, destroy, ruin

ارجاع به لغت renovate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «renovate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/renovate

لغات نزدیک renovate

پیشنهاد بهبود معانی