امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Recreate

ˌriːkriˈeɪt ˌriːkriˈeɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    recreated
  • شکل سوم:

    recreated
  • سوم‌شخص مفرد:

    recreates
  • وجه وصفی حال:

    recreating

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: re-create

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive C1
از نو آفریدن، بازآفرینی کردن، باز آفریدن، دوباره خلق کردن، بازسازی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The architect used modern materials to recreate the grandeur of an ancient building.
- این معمار از مصالح مدرن برای بازآفرینی شکوه یک ساختمان قدیمی استفاده کرد.
- The artist used her creativity to recreate the famous painting.
- این هنرمند از خلاقیت خود برای بازسازی این تابلوی معروف استفاده کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد recreate

  1. verb To occupy in an agreeable or pleasing way
    Synonyms:
    amuse divert animate cheer entertain reanimate revive renovate regale hearten repair quicken vivify embolden revivify
  1. verb To occupy oneself with amusement or diversion
    Synonyms:
    play disport sport

لغات هم‌خانواده recreate

  • verb - transitive
    create, recreate

ارجاع به لغت recreate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «recreate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/recreate

لغات نزدیک recreate

پیشنهاد بهبود معانی