گذشتهی ساده:
heartenedشکل سوم:
heartenedسومشخص مفرد:
heartensوجه وصفی حال:
hearteningدل دادن، جرئت دادن، دلیر کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The doctor's words heartened them.
حرفهای دکتر آنها را امیدوار کرد.
The officer's arrival heartened the soldiers further.
آمدن افسر دل و جرئت سربازان را بیشتر کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hearten» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hearten