گذشتهی ساده:
heartedشکل سوم:
heartedسومشخص مفرد:
heartsوجه وصفی حال:
heartingشکل جمع:
heartsلیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالبدشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
قلب کسی را شکستن، متأثر کردن
strain to one's bosom (or heart)
تنگ در آغوش گرفتن، به سینه فشردن
قلب کسی را ربودن
(به منظور نشان دادن صداقت و سوگند خوردن) با انگشت روی قلب خود نشان صلیب کشیدن
اصلاً، اساساً، در بنیاد، درسرشت، قلباً
باارزش، ارزشمند، گرانقدر، گرامی، عزیز
از حفظ، از بر
مهربان بودن، رأفت داشتن، دلرحم بودن، رحم کردن
امیدوار شدن، شاد و خوشبین شدن، دلگرم شدن
از دل و جان، با تمام نیرو
آنجور که دل (کسی) میخواهد، مطابق میل و سلیقهی شخص
تغییر عقیده (یا احساس یا وابستگی)
سخت غصه خوردن یا دادن، جوش به دل (کسی) دادن
خوشحال کردن (خود را)، خرسند کردن
from (the bottom of) one's heart
از ته دل، با کمال خلوص و صمیمیت
have one's heart at one's mouth (or boots)
دلهره داشتن، دلواپس بودن، نگرانی داشتن
have one's heart in the right place
خوش قلب بودن، منظور بدی نداشتن
از ته دل، اساسی، قلباً، در اعماق ضمیر کسی
عاشق (کسی) شدن، دلباختن، دلباخته شدن
my (or his, etc.) heart bleeds (for someone)
(برای کسی) خیلی تأسف میخورم، (برای کسی) دلم میسوزد.
عزیز کسی بودن، جگرگوشهی کسی بودن، (برای کسی) بسیار مهم بودن
خیال خود را راحت کردن، غصه نخوردن، از دلواپسی درآمدن
(دائماً) طلب کردن، از ته دل خواستن، واسرنگیدن
عشق کسی را جلب کردن، (کسی را) عاشق خود کردن، دلباخته کردن
1- (با دقت) گوش فرا دادن، (حرف کسی را) به گوش گرفتن، بر دل (خود) نشاندن، مورد ملاحظهی جدی قرار دادن 2- رنجیده شدن، (حرف کسی را) به دل گرفتن
به حد وفور، تا دل شخص بخواهد
تا دل (کسی) بخواهد، تا سرحد سیری
wear one's heart on one's sleeve
احساسات خود را زود بروز دادن، صاف و ساده بودن، دلنازک بودن، دلسوز بودن
1- از ته دل، قلباً
2- با کمال میل
با دودلی، با تردید
از ته دل گریه و زاری کردن
از ته دل، از صمیم قلب
اعماق قلب، (از) ته دل
let one's heart rule one's head
احساسات را بر عقل خود چیره کردن
1- راز دل خود را گفتن، درد دل کردن 2- سخاوت به خرج دادن
عاشق شدن
کلمه "heart" در زبان انگلیسی به معنای "قلب" است و به طور کلی به دو مفهوم اصلی اشاره دارد: یکی از جنبههای فیزیولوژیکی و دیگری از جنبههای عاطفی و معنوی. در ادامه به بررسی این دو جنبه و نکات جالب مرتبط با آن میپردازیم.
جنبه فیزیولوژیکی
قلب یک عضو حیاتی در بدن انسان و بسیاری از موجودات زنده است که وظیفه پمپاژ خون به تمام نقاط بدن را بر عهده دارد. این عضو به شکل یک عضله توخالی و به اندازه یک دست بسته است و در قسمت میانی قفسه سینه قرار دارد. قلب به چهار بخش اصلی تقسیم میشود: دو دهلیز و دو بطن. خون اکسیژندار از ریهها به دهلیز چپ میآید و سپس به بطن چپ منتقل میشود تا به سراسر بدن پمپاژ شود. همچنین، خون غنی از دیاکسید کربن از بدن به دهلیز راست و سپس به بطن راست منتقل میشود تا به ریهها فرستاده شود.
جنبه عاطفی و معنوی
قلب علاوه بر نقش فیزیولوژیکی، در فرهنگها و ادبیات به عنوان نماد عشق، احساس و عواطف نیز شناخته میشود. در بسیاری از فرهنگها، قلب به عنوان مرکز احساسات انسانی تلقی میشود. عباراتی همچون "قلب شکسته" یا "قلب شاد" به وضوح نشاندهنده ارتباط عمیق بین قلب و عواطف انسانی است.
نکات جالب
- قلب و احساسات: در ادبیات و شعر، قلب به عنوان نماد عشق و محبت استفاده میشود. به عنوان مثال، در روز ولنتاین، قلبها به عنوان نماد عشق هدیه داده میشوند.
- قلب و سلامت: سلامت قلب یکی از مهمترین جنبههای سلامتی کلی بدن است. بسیاری از بیماریها مانند بیماریهای قلبی عروقی میتوانند ناشی از سبک زندگی ناسالم باشند.
- قلب در فرهنگها: در فرهنگهای مختلف، قلب معانی متفاوتی دارد. به عنوان مثال، در فرهنگ چینی، قلب به عنوان مرکز احساسات و تفکر شناخته میشود.
- قلب در علم: در علم پزشکی، تحقیقات زیادی در زمینه عملکرد قلب و درمان بیماریهای قلبی انجام شده است. تکنیکهایی مانند جراحی قلب باز و پیوند قلب از جمله پیشرفتهای پزشکی در این زمینه هستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «heart» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heart