آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Compassion

kəmˈpæʃn kəmˈpæʃn

معنی compassion | جمله با compassion

noun uncountable C1

دلسوزی، ترحم، شفقت، غم‌خواری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The charity organization's mission is to spread compassion and provide aid to those in need.

رسالت این مؤسسه‌ی خیریه گستراندن شفقت و کمک‌رسانی به نیازمندان است.

I was moved by the compassion shown by the volunteers at the homeless shelter.

غم‌خواری داوطلبان در پناهگاه بی‌خانمان‌ها من را تحت‌ تأثیر قرار داد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The nurse showed great compassion towards the elderly patients in the hospital.

پرستار دلسوزی زیادی را به بیماران مسن بیمارستان ابراز کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد compassion

ارجاع به لغت compassion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «compassion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/compassion

لغات نزدیک compassion

پیشنهاد بهبود معانی