گذشتهی ساده:
gracedشکل سوم:
gracedسومشخص مفرد:
gracesوجه وصفی حال:
gracingشکل جمع:
gracesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ملاحظه و شعور (انجام کاری را) داشتن، بزرگواری کردن
معصیت کردن، گناه کردن، از لطف خدا محروم شدن
in the good (or bad) graces of
محبوب (یا منفور) بودن، مورد لطف (یا قهر)
با بیمیلی و بدخلقی، با کملطفی
با کمال میل و لطف، با خوشرویی و گذشت، با بزرگواری
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «grace» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grace