فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Invocation

ˌɪnvəˈkeɪʃn ˌɪnvəˈkeɪʃn

معنی و نمونه‌جمله

noun

نیایش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

the invocation of the Muse at the beginning of Homeric epics

توسل به الهگان در آغاز حماسه‌های هومر

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد invocation

  1. noun prayer
    Synonyms:
    petition appeal entreaty supplication calling summons command conjuration beseeching abracadabra hocus-pocus mumbo jumbo voodoo hoodoo rune

ارجاع به لغت invocation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «invocation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/invocation

لغات نزدیک invocation

پیشنهاد بهبود معانی