با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Calling

ˈkɑːlɪŋ ˈkɔːlɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    called
  • شکل سوم:

    called
  • سوم شخص مفرد:

    calls
  • شکل جمع:

    callings

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    فریاد، صدا، ندا، پیشه و شغل
  • noun
    فراخوانی، فراخواننده
    • - Teaching is a noble calling.
    • - معلمی پیشه‌ی شریفی است.
    • - This is London calling.
    • - (رادیو) اینجا لندن است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد calling

  1. noun chosen profession
    Synonyms: art, business, career, craft, day gig, do, dodge, employment, gig, go, handicraft, hang, life’s work, lifework, line, métier, mission, nine-to-five, occupation, play, province, pursuit, racket, rat race, slot, swindle, trade, vocation, walk of life, work
    Antonyms: amusement, avocation, entertainment, hobby, recreation

ارجاع به لغت calling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «calling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/calling

لغات نزدیک calling

پیشنهاد بهبود معانی