آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Pursuit

pərˈsuːt pəˈsjuːt

شکل جمع:

pursuits

معنی pursuit | جمله با pursuit

noun C2

تعقیب، پیگرد، تعاقب، حرفه، پیشه، دنبال، پیگیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

We went into the forest in pursuit of the thief.

به دنبال دزد وارد جنگل شدیم.

He wasted his life in pursuit of unworthy causes.

او عمر خود را در پی هدف‌های ناشایسته حرام کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

in pursuit of happiness

در جست‌وجوی خوشبختی

artistic pursuits

فعالیت‌های هنری

a cat with the dogs in hot pursuit

گربه‌ای که سگ‌ها سخت در تعقیب او بودند

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد pursuit

  1. noun chase, search
    Synonyms:
    hunt search quest following seeking tracking trail stalk pursuing hunting inquiry trailing pursuance reaching going all out
    Antonyms:

Collocations

in pursuit of (something)

به دنبال (چیزی)، در پی چیزی

Idioms

in hot pursuit

از نزدیک در تعقیب

سخت در تعقیب

لغات هم‌خانواده pursuit

سوال‌های رایج pursuit

شکل جمع pursuit چی میشه؟

شکل جمع pursuit در زبان انگلیسی pursuits است.

ارجاع به لغت pursuit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pursuit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pursuit

لغات نزدیک pursuit

پیشنهاد بهبود معانی