شکل جمع:
inquiriesدر انگلیسی بریتانیایی بهجای inquiry از enquiry هم استفاده میشود.
سؤال، پرسش، پرسوجو
They’re still answering inquiries from customers about the delay.
آنها هنوز به سؤالات مشتریان دربارهی تأخیر پاسخ میدهند.
I called the office to make an inquiry about my visa status.
برای پرسوجو دربارهی وضعیت ویزایم با دفتر تماس گرفتم.
on inquiry
با پرسوجو، با پرسش، از راه تحقیق
inquiries
(در بریتانیا) اطلاعات
تحقیق، جستوجو، بازرسی، رسیدگی، بررسی، بازجویی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Citizens demanded an independent inquiry into the mishandling of public funds.
شهروندان خواستار بررسی مستقلی دربارهی سوءمدیریت منابع عمومی شدند.
A judicial inquiry will determine whether any laws were broken.
رسیدگی قضایی مشخص خواهد کرد که آیا قانونی نقض شده است یا نه.
a court of inquiry
(نظامی) کمسیون تحقیق
a murder inquiry
بازرسی درمورد قتل
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «inquiry» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inquiry