فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Interrogation

ɪnˌterəˈɡeɪʃn ɪnˌterəˈɡeɪʃn

شکل جمع:

interrogations

معنی و نمونه‌جمله

noun

بازجویی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

the interrogation of witnesses

بازجویی شاهدها

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد interrogation

  1. noun questioning
    Synonyms:
    investigation inquiry examination cross-examination

ارجاع به لغت interrogation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «interrogation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/interrogation

لغات نزدیک interrogation

پیشنهاد بهبود معانی