حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
deeply, profoundly, cordially, acutely, implacably, poignantly, intimately
deeply
profoundly
cordially
acutely
implacably
poignantly
intimately
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
من عمیقاً به تو اهمیت میدهم.
I care deeply about you.
من عمیقاً از تصمیمم پشیمان هستم.
I profoundly regret my decision.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «عمیقا» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عمیقا