آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۹ مهر ۱۴۰۳

    Questioning

    ˈkwestʃənɪŋ ˈkwestʃənɪŋ

    گذشته‌ی ساده:

    questioned

    شکل سوم:

    questioned

    سوم‌شخص مفرد:

    questions

    شکل جمع:

    questionings

    معنی questioning | جمله با questioning

    noun uncountable

    بازجویی

    The police have detained thirty-two people for questioning.

    پلیس ‌ ۳۲ نفر را برای بازجویی بازداشت کرده است.

    The police finally extracted the information after hours of questioning.

    پلیس سرانجام پس از ساعت‌ها بازجویی این اطلاعات را به دست آورد.

    adjective

    سؤال‌برانگیز، شک‌برانگیز

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    a questioning look

    نگاهی سؤال‌برانگیز

    The men exchanged a questioning glance.

    آن مردان نگاهی سؤال‌برانگیز به هم انداختند.

    adjective

    (جنسیت یا گرایش جنسی) نامعلوم، نامشخص، ناهویدا

    They wrote an article about school avoidance among lesbian, gay, bisexual, and questioning youths.

    آن‌ها درباره‌ی اجتناب از مدرسه در میان جوانان لز، گِی، دوجنس‌گرا و گرایش جنسی نامشخص مقاله‌ای نوشتند.

    This book is for all the children born non-binary, transgender, gender fluid, lesbian, gay, straight or questioning.

    این کتاب برای تمام کودکانی است که به‌صورت غیرباینر، تراجنسیتی، هویت جنسیتی سیال، لزبین، گِی، استریت یا نامشخص به دنیا آمده‌اند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد questioning

    1. noun a request for information
      Synonyms:
      interrogation inquiring inquest catechism
    1. adjective eager to acquire knowledge
      Synonyms:
      curious inquisitive inquiring investigative wondering speculative
    1. adjective refusing or reluctant to believe
      Synonyms:
      unbelieving doubting skeptical disbelieving sceptical incredulous quizzical
    1. verb place in doubt or express doubtful speculation
      Synonyms:
      doubting suspecting mistrusting distrusting wondering inquiring quizzing querying challenging disputing demurring debating interrogating examining probing pumping grilling drilling asking posing propositioning polling heckling demanding catechizing
    1. verb pose a series of questions to
      Synonyms:
      asking inquiring interviewing examining investigating querying probing interrogating challenging grilling pumping soliciting searching seeking petitioning quizzing catechizing questing
      Antonyms:
      answering replying
    1. verb to interrogate (a suspect, for example).
      Synonyms:
      asking

    لغات هم‌خانواده questioning

    noun
    question, questioning, questioner, questionnaire
    adjective
    questionable, questioning, unquestioned
    verb - transitive
    question
    adverb
    unquestionably, questioningly

    سوال‌های رایج questioning

    گذشته‌ی ساده questioning چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده questioning در زبان انگلیسی questioned است.

    شکل سوم questioning چی میشه؟

    شکل سوم questioning در زبان انگلیسی questioned است.

    شکل جمع questioning چی میشه؟

    شکل جمع questioning در زبان انگلیسی questionings است.

    سوم‌شخص مفرد questioning چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد questioning در زبان انگلیسی questions است.

    ارجاع به لغت questioning

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «questioning» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/questioning

    لغات نزدیک questioning

    • - questionable
    • - questioner
    • - questioning
    • - questioningly
    • - questionless
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.