امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

خجالتی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کمرو، شرمگین، محجوب

فونتیک فارسی

khejaalati
صفت
shy, blushing, retiring, modest, shamefaced, diffident, bashful, timid, timorous, blusher, sheepish, mousy, wallflower

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

- ابتدا خجالتی بود؛ ولی کم‌کم یاد گرفت خودی نشان دهد.

- In the beginning she was timid, but she gradually learned to assert herself.

- همسایه‌ام آرام و خجالتی و عزلت‌گرای بود.

- My neighbor was quiet, shy and antisocial.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خجالتی

ارجاع به لغت خجالتی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خجالتی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خجالتی

لغات نزدیک خجالتی

پیشنهاد بهبود معانی