با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Wondering

ˈwʌndərɪŋ wʌndərɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    wondered
  • شکل سوم:

    wondered
  • سوم شخص مفرد:

    wonders

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1
شگفت‌زده، حیران، کنجکاو، متحیر، جویا، اندیشناک، اندیشه‌گر، فکور، در فکر، فکورانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- wondering look in her eyes
- نگاهی متحیر در چشمانش
- wondering curiosity
- کنجکاوی فکورانه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wondering

  1. adjective Showing curiosity
    Synonyms: marveling, admiring, fascinated, awed, struck, in awe, awestruck, wonderstruck, inquisitive, guessing, pondering, speculating, flabbergasted, speculative, questioning
  2. verb Place in doubt or express doubtful speculation
    Synonyms: questioning, doubting, thinking, inquiring, querying, surprising, speculating, reverencing, mistrusting, puzzling, pondering, marvelling, awing, distrusting
    Antonyms: knowing, believing
  3. verb Be amazed at
    Synonyms: marvelling, staring, gaping, admiring
    Antonyms: expecting, anticipating

ارجاع به لغت wondering

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wondering» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wondering

لغات نزدیک wondering

پیشنهاد بهبود معانی