(بیش از حد) کنجکاو، فضول، پیجو
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
The inquisitive child asked countless questions about the stars and planets.
کودک کنجکاو سوالات بیشماری دربارهی ستارگان و سیارات پرسید.
His inquisitive demeanor sometimes annoyed his friends during casual conversations.
رفتار فضول او گاهی اوقات دوستانش را در گفتگوهای معمولی آزار میداد.
پرسشگر، تحقیقکننده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
An inquisitive mind is essential for success in research.
ذهن پرسشگر برای موفقیت در تحقیق ضروری است.
His inquisitive approach to learning made him a standout student.
رویکرد تحقیقکنندهاش به یادگیری، او را به یک دانشآموز برجسته تبدیل کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «inquisitive» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inquisitive