صفت تفضیلی:
more presumptuousصفت عالی:
most presumptuousگستاخ، پررو (شخص)، گستاخانه (رفتار و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was presumptuous enough to put his hand in my pocket.
آنقدر پررو بود که دستش را در جیبم کرد.
Making presumptuous assumptions about someone's intentions can lead to misunderstandings.
انگاشتن فرضیات گستاخانه در مورد نیات یک نفر میتواند منجر به بروز سوءتفاهم شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «presumptuous» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/presumptuous