با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Overweening

ˌoʊvərˈwiːnɪŋ ˌəʊvəˈwiːnɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
بسیار مغرور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overweening

  1. adjective Overly convinced of one's own superiority and importance
    Synonyms: haughty, arrogant, insolent, presumptuous, lordly, supercilious, high-and-mighty, brash, lofty, cavalier, conceited, uppity, excessive, egotistical, overbearing, prideful, highhanded, proud, pompous, superior, extravagant, pushy, vain, exuberant

ارجاع به لغت overweening

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overweening» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overweening

لغات نزدیک overweening

پیشنهاد بهبود معانی