صفت تفضیلی:
more confidentصفت عالی:
most confidentمطمئن، بااعتمادبهنفس، دلگرم، بیپروا، قاطع، خاطرجمع، بیباک
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I am confident that we will triumph.
مطمئن هستم که پیروز خواهیم شد.
He spoke to his commander in a confident manner.
او با لحنی بیپروا با فرمانده خود صحبت کرد.
The athlete felt confident in his ability to win the race.
ورزشکار به تواناییاش برای پیروزی در مسابقه مطمئن بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «confident» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/confident