به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Depending On

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    depended
  • شکل سوم:

    depended
  • سوم شخص مفرد:

    depends
  • وجه وصفی حال:

    depending

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective B1
    وابسته به،بسته به، منوط به، به‌فراخورِ
    • - English words can have several meanings depending on context.
    • - واژگان انگلیسی به‌فراخورِ بافت متنی، می‌توانند معانی متفاوتی داشته باشند.
    • - She makes 8–10 burgers (depending on size).
    • - او ۸ تا ۱۰ همبرگر (بسته به اندازه) درست می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد depending on

  1. adjective contingent upon
    Synonyms: contingent, regulated by, controlled by, determined by, subject to, providing, provided, conditional

ارجاع به لغت depending on

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «depending on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/depending-on

لغات نزدیک depending on

پیشنهاد بهبود معانی