furious, extortionate, enormous, excessive, exorbitant, sky-high, astronomical, breakneck, astounding, staggering, dazzling
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
طوفان سرسامآور باعث شد درختان به زمین بیافتند.
The furious storm caused trees to fall.
راننده تاکسی سعی کرد بابت یک مسیر کوتاه کرایهای سرسامآور از من بگیرد.
The taxi driver tried to charge me an extortionate fare for a short ride.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سرسامآور» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرسامآور