گذشتهی ساده:
hikedشکل سوم:
hikedسومشخص مفرد:
hikesوجه وصفی حال:
hikingشکل جمع:
hikesگردش، پیادهروی، مبلغ را بالا بردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Every Friday he hikes 15 kilometers.
هر جمعه 15 کیلومتر پیادهروی میکند.
Hiking is a popular sport in America.
در امریکا راهنوردی ورزش رایجی است.
She hiked herself onto my bed.
او خود را انداخت بالا توی بستر من.
He hiked up his socks.
او جورابهای خود را بالا کشید.
a wage hike
بالا بردن مزدها
The government hiked the price of gasoline.
دولت قیمت بنزین را بالا برد.
Our hike to Passghal'eh was pleasant.
پیادهروی ما به پسقلعه دلپذیر بود.
a price hike
بالا بردن قیمتها
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hike» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hike