گذشتهی ساده:
hikedشکل سوم:
hikedسومشخص مفرد:
hikesپیادهگردی، رهنوردی (پیادهروی در طبیعت، عموماً کوهستان یا جایی با چشمانداز زیبا است.)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I love going hiking in the mountains.
من عاشق رهنوردی در کوه هستم.
Let's plan a hiking trip for next weekend.
بیایید یک سفر پیادهگردی برای آخرهفتهی آینده برنامهریزی کنیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hiking» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hiking