آخرین به‌روزرسانی:

Hiking

ˈhaɪkɪŋ ˈhaɪkɪŋ

گذشته‌ی ساده:

hiked

شکل سوم:

hiked

سوم‌شخص مفرد:

hikes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable A2

پیاده‌گردی، رهنوردی (پیاده‌روی در طبیعت، عموماً کوهستان یا جایی با چشم‌انداز زیبا است.)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

I love going hiking in the mountains.

من عاشق رهنوردی در کوه هستم.

Let's plan a hiking trip for next weekend.

بیایید یک سفر پیاده‌گردی برای آخرهفته‌ی آینده برنامه‌ریزی کنیم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hiking

  1. adjective tramping
    Synonyms:
    walking wandering rambling marching backpacking exploring hitchhiking

ارجاع به لغت hiking

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hiking» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hiking

لغات نزدیک hiking

پیشنهاد بهبود معانی