گذشتهی ساده:
rambledشکل سوم:
rambledسومشخص مفرد:
ramblesطولانی، بیسر و ته، بیربط، پرت، نامربوط، گیجکننده، چرند
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The rambling house had several rooms.
خانهی بیسر و ته چندین اتاق داشت.
The rambling speech seemed to go on forever.
سخنرانی بیسر و ته انگار تا قیامت ادامه داشت.
گذشتهی ساده rambling در زبان انگلیسی rambled است.
شکل سوم rambling در زبان انگلیسی rambled است.
سومشخص مفرد rambling در زبان انگلیسی rambles است.
کلمهی «rambling» در زبان فارسی به «پراکندهگویی» یا «بیربطگویی» ترجمه میشود.
«پراکندهگویی» به حالتی اطلاق میشود که در آن فرد بدون ساختار مشخص، انسجام منطقی یا هدف روشن، صحبت میکند یا مینویسد. این نوع گفتار یا نوشتار معمولاً دارای جملات طولانی، موضوعات متغیر، و عدم تمرکز بر یک محور اصلی است و اغلب شنونده یا خواننده را سردرگم میسازد. واژهی rambling در زبان انگلیسی دقیقاً این نوع از ناهماهنگی و پخشوپلا بودن در بیان را توصیف میکند.
در ارتباطات روزمره، پراکندهگویی میتواند از عوامل متعددی ناشی شود؛ گاهی شخص تحت فشار روانی است، یا تلاش دارد اطلاعات زیادی را همزمان منتقل کند، یا حتی هنوز به طور کامل آنچه میخواهد بگوید را در ذهن خود سازماندهی نکرده است. در چنین مواردی، گفتار فرد ممکن است از موضوع اصلی منحرف شود و به جزئیاتی بپردازد که اهمیت چندانی ندارند یا کاملاً بیربط به موضوع اولیه هستند. این وضعیت بهویژه در مکالمات گروهی یا جلسات رسمی میتواند باعث اتلاف وقت و کاهش اثرگذاری شود.
در نوشتار نیز، پراکندهنویسی یکی از نشانههای ضعف در مهارت نویسندگی به شمار میرود. متنهایی که ساختار مشخصی ندارند، به موضوعات گوناگون و نامرتبط میپردازند، یا از انسجام فکری برخوردار نیستند، خواننده را خسته یا گیج میکنند. به همین دلیل، در نگارش علمی، اداری یا حرفهای همواره توصیه میشود از پراکندهگویی پرهیز شود و متنها با طرح، هدف، و انسجام مشخصی نگاشته شوند. ویراستاران حرفهای نیز یکی از وظایف اصلیشان را حذف یا بازنویسی بخشهای پراکندهنگاشتهشدهی یک متن میدانند.
در هنر نیز، بهویژه در ادبیات داستانی یا شعر، گاهی نویسندگان بهعمد از سبک پراکندهگویی استفاده میکنند تا ذهنیت آشفتهی شخصیت یا وضعیت روانی خاصی را بازتاب دهند. در اینجا، rambling بهعنوان یک تکنیک هنری استفاده میشود، نه یک ضعف. برای مثال، در مونولوگهای درونی برخی شخصیتها، نوعی آشفتگی یا پرش ذهنی وجود دارد که به خواننده حس واقعیتری از درونیات فرد منتقل میکند.
rambling میتواند نشانهای از نداشتن تمرکز یا حتی خستگی ذهنی باشد. افرادی که نتوانند ایدههای خود را بهروشنی و سازمانیافته بیان کنند، ممکن است دچار سوءتفاهم در ارتباطات شوند یا از طرف دیگران جدی گرفته نشوند. تقویت مهارتهای ارتباطی و یادگیری چگونگی انتقال واضح و مستقیم افکار، میتواند به کاهش پراکندهگویی و افزایش اثربخشی تعاملات کمک شایانی کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rambling» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rambling