آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Diffuse

    dɪˈfjuːz dɪˈfjuːz dɪˈfjuːz dɪˈfjuːz

    گذشته‌ی ساده:

    diffused

    شکل سوم:

    diffused

    سوم‌شخص مفرد:

    diffuses

    وجه وصفی حال:

    diffusing

    صفت تفضیلی:

    more diffuse

    صفت عالی:

    most diffuse

    معنی diffuse | جمله با diffuse

    adjective adverb

    منتشر‌شده، پراکنده، پخش‌شده، افشانده، افشاندن، پخش کردن، (مجازاً) منتشر کردن

    adjective adverb

    پخش کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    a drop of dye diffused through water

    قطره‌ای رنگ که در آب پخش شده است

    Iranian culture had been diffused over a large part of Asia.

    فرهنگ ایرانی در بخش بزرگی از آسیا پراکنده شده بود.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    A gas diffuses from a region of greater to one of less concentration.

    گاز از ناحیه‌ی پرتراکم به ناحیه کم‌تراکم پخش می‌شود.

    the old tree's diffuse branches

    شاخه‌های پراکنده‌ی درخت کهن

    diffuse sclerosis

    سختینگی (تصلب) پراکنده، تصلب منتشر

    diffuse radiation

    تابش منتشر پرتوها، برتابش پخشیده

    a diffuse writer

    نویسنده‌ای که برای بیان موضوع بیش از حد لزوم واژه‌پردازی می‌کند. (نویسنده‌ی درازگو)

    a diffuse style

    سبک پر اطناب

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد diffuse

    1. adjective spread out
      Synonyms:
      general common widespread distributed scattered extended circulated dispersed expanded propagated prevalent radiated disseminated universal broadcast separated strewn diluted thin unconcentrated catholic
      Antonyms:
      limited restricted confined compact compressed concentrated
    1. adjective wordy
      Synonyms:
      verbose long lengthy wordy rambling loose profuse redundant discursive digressive windy vague dull meandering copious prolix lavish exuberant long-winded waffling palaverous diffusive circumlocutory random
      Antonyms:
      short brief abridged succinct abbreviated

    سوال‌های رایج diffuse

    گذشته‌ی ساده diffuse چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده diffuse در زبان انگلیسی diffused است.

    شکل سوم diffuse چی میشه؟

    شکل سوم diffuse در زبان انگلیسی diffused است.

    وجه وصفی حال diffuse چی میشه؟

    وجه وصفی حال diffuse در زبان انگلیسی diffusing است.

    سوم‌شخص مفرد diffuse چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد diffuse در زبان انگلیسی diffuses است.

    صفت تفضیلی diffuse چی میشه؟

    صفت تفضیلی diffuse در زبان انگلیسی more diffuse است.

    صفت عالی diffuse چی میشه؟

    صفت عالی diffuse در زبان انگلیسی most diffuse است.

    ارجاع به لغت diffuse

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «diffuse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/diffuse

    لغات نزدیک diffuse

    • - diffraction grating
    • - diffractor
    • - diffuse
    • - diffusely
    • - diffuser
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.