جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Universal

ˌjuːnəˈvɜrːsl ˌjuːnəˈvɜːsl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فراگیر، جامع، عمومی، کلی، همگانی، جهانی، عالم‌گیر، جمعی، گسترده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

Greed is the universal human weakness.

آزمندی ضعف عمومی بشر است.

The universal truth is that everyone wants to be loved and accepted.

حقیقت عمومی این است که همه می‌خواهند دوست داشته و پذیرفته شوند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

universal education

آموزش همگانی

universal military service

خدمت نظام همگانی

Slavery was not as universal in Iran as it was in Brazil.

برده‌داری در ایران به اندازه‌ی برزیل عمومیت نداشت.

a man of universal learning

مردی با معلومات گسترده

a universal declaration of human rights

اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر

Gambling is becoming a universal problem.

قمار دارد مسئله‌‌ای جهانی می‌شود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد universal

adjective worldwide, entire

Synonyms:

common general whole total all global widespread broad extensive entire accepted usual comprehensive unlimited cosmopolitan planetary multinational ubiquitous all-inclusive all-embracing customary unrestricted sweeping diffuse prevalent mundane all-over generic catholic omnipresent undisputed terrestrial ecumenical astronomical stellar celestial empyrean cosmic

Antonyms:

local partial confined particular

ارجاع به لغت universal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «universal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/universal

لغات نزدیک universal

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!