صفت تفضیلی:
more widespreadصفت عالی:
most widespreadشایع، متداول، گسترده، رایج، باز، فراوان
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
one of the most widespread diseases
یکی از شایعترین بیماریها
The use of this drug is very widespread in Africa.
مصرف این دارو در افریقا بسیار رایج است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «widespread» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/widespread