صفت تفضیلی:
more rifeصفت عالی:
most rifeشایع، رایج، فراوان، گسترده، عادی، آکنده، مملو، فراگیر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Corruption was rife in many ministries.
در بسیاری از وزارتخانهها فساد رواج داشت.
Violence was rife during the protests.
درطول اعتراضات، خشونت بهشدت گسترش یافته بود.
to be rife
شایع بودن، فراگستر بودن
rife with error
پر از غلط
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rife» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rife