با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Rife

raɪf raɪf
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more rife
  • صفت عالی:

    most rife

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    شایع، پر، مملو، فراوان، عادی، زیاد، عمومی
    • - to be rife
    • - شایع بودن، فراگستر بودن
    • - Corruption was rife in many ministries.
    • - در بسیاری از وزارت‌خانه‌ها فساد رواج داشت.
    • - rife with error
    • - پر از غلط
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد rife

  1. adjective overflowing
    Synonyms: abounding, abundant, alive, common, current, epidemic, extensive, frequent, general, many, multitudinous, numerous, pandemic, plentiful, popular, prevailing, prevalent, profuse, raging, rampant, regnant, replete, ruling, swarming, teeming, thronged, ubiquitous, universal, widespread
    Antonyms: low, scarce

ارجاع به لغت rife

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rife» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rife

لغات نزدیک rife

پیشنهاد بهبود معانی