گذشتهی ساده:
teemedشکل سوم:
teemedسومشخص مفرد:
teemsشلوغ، پرازدحام، انبوه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the teeming metropolis
کلانشهر شلوغ
He was enchanted by the teeming streets and the markets in the village.
او مسحور خیابانهای شلوغ و مغازههای روستا شده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «teeming» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/teeming