فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Teem

tiːm tiːm

گذشته‌ی ساده:

teemed

شکل سوم:

teemed

سوم‌شخص مفرد:

teems

وجه وصفی حال:

teeming

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive verb - intransitive

پر بودن، فراوان بودن، بارور بودن، زاییدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

all those plans which were teeming in his mind

همه‌ی آن نقشه‌هایی که در کله‌اش غلغله به‌پا کرده بودند

The river is teeming with fish.

رودخانه پر از ماهی است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a teeming rain

باران سیل‌آسا

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد teem

  1. verb be abundant, full
    Synonyms:
    be full of overflow swarm abound brim be plentiful flow pour crawl be numerous grow produce burst pack crowd rain shower bustle jam roll in overrun prosper bear pullulate wallow in swell pour out superabound swim in bristle be crawling with be prolific burst at seams
    Antonyms:
    want need lack

ارجاع به لغت teem

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «teem» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/teem

لغات نزدیک teem

پیشنهاد بهبود معانی