گذشتهی ساده:
rainedشکل سوم:
rainedسومشخص مفرد:
rainsوجه وصفی حال:
rainingشکل جمع:
rainsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
فرو ریختن، سرازیر شدن
بهخاطر باران تعطیل کردن یا شدن
بارش شدید، بارش سنگین، باران شدید و سخت
چه باران بیاید چه آفتابی باشد، هرطور که شده
یا اصلاً نمیبارد یا خیلی میبارد.
بدبختی هرگز تنها نمیآید، بدبیاری یکی دوتا نیست
(عامیانه) سخت باریدن، تند باران آمدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rain» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rain