Drizzle

ˈdrɪzl ˈdrɪzl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    drizzled
  • شکل سوم:

    drizzled
  • سوم شخص مفرد:

    drizzles
  • وجه وصفی حال:

    drizzling
  • شکل جمع:

    drizzles
  • noun uncountable
    آب و هوا باران ریز، نم‌نم باران، ریز بار، ژاله
    • - Gradually the drizzle turned into a rainstorm.
    • - ریز بار کم‌کم تبدیل به رگبار شد.
    • - A drizzle of syrup
    • - یک قطره شربت
  • verb - intransitive
    پاشیدن
    • - Drizzle the lemon juice over the fish.
    • - آب لیمو را روی ماهی بریزید.
    • - Serve the pasta hot with a drizzle of olive oil.
    • - پاستا را داغ و با مقداری روغن زیتون سرو کنید.
  • verb - transitive
    آب و هوا نم نم باریدن، نم نم باران آمدن
    • - It drizzled all day.
    • - تمام روز باران نم‌نم می‌بارید.
    • - When they left it was beginning to drizzle.
    • - وقتی رفتند نم نم باران داشت می بارید.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد drizzle

  1. verb fine rain
    Synonyms: dribble, drip, drop, mist, mizzle, shower, spit, spray, sprinkle
    Antonyms: downpour

ارجاع به لغت drizzle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «drizzle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/drizzle

لغات نزدیک drizzle

پیشنهاد بهبود معانی