شکل جمع:
accidentsحادثه، سانحه، واقعه ناگوار، مصیبت ناگهانی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
to have an accident
دچار سانحه شدن
اتفاق ناگهانی یا پیشبینینشده، اتفاق، رخداد، اتفاقی، تصادفی، پیشامد، واقعه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to meet by accident
برحسب اتفاق ملاقات کردن
تصادف (اتومبیل، قطار، هواپیما و...)
a car accident
تصادف اتومبیل
پزشکی عارضه، علامت بد مرض
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
a cerebral accident
عارضهی مغزی
عارضه (در فلسفه)
بیمهی حوادث، بیمهی سوانح
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «accident» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/accident