گذشتهی ساده:
luckedشکل سوم:
luckedسومشخص مفرد:
lucksوجه وصفی حال:
luckingتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
شانس آوردن
بر حسب اتفاق، اتفاقاً، تصادفاً
(عامیانه) بیش از حد به بخت اتکا کردن، مخاطره کردن
دچار بدبیاری، بداقبال
کامکار، خوششانس، خوشاقبال، رویشانس
بداقبال، دچار بدشانسی یا بدبیاری
بخت خود را آزمودن، با اتکا به بخت دست به کاری زدن
بدبختانه، متأسفانه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «luck» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/luck