آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Happenstance

ˈhæpənstæns ˈhæpənstæns ˈhæpənstæns

معنی happenstance | جمله با happenstance

noun

وقایع اتفاقی، روی داد شانسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

By happenstance, nobody was home when the house collapsed.

اتفاقی وقتی که خانه فرو ریخت، هیچ‌کس منزل نبود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد happenstance

  1. noun chance

ارجاع به لغت happenstance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «happenstance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/happenstance

لغات نزدیک happenstance

پیشنهاد بهبود معانی