آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

Coincidence

koʊˈɪnsɪdns kəʊˈɪnsɪdns

شکل جمع:

coincidences

معنی coincidence | جمله با coincidence

noun countable B2

تصادف، اتفاق همزمان، تطابق اتفاقی

Is it a coincidence that all the complaints are signed by these three brothers?

آیا تصادفی است که کلیه‌ی شکایات توسط این سه برادر امضا شده است؟

It’s no coincidence that she won the award after years of hard work.

تصادفی نیست که او پس‌از سال‌ها تلاش جایزه را برد.

noun uncountable B2

اتفاق، تصادف، شانس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

By coincidence, I found a wallet on the street that belonged to my friend.

به‌طور اتفاقی، کیف پولی در خیابان پیدا کردم که متعلق به دوستم بود.

By coincidence, she ran into her childhood neighbor at the mall.

به‌طور شانسی در مرکز خرید با همسایه‌ی دوران کودکی‌اش روبه‌رو شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

by coincidence

برحسب تصادف، اتفاقاً

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد coincidence

  1. noun accidental happening
    Antonyms:

سوال‌های رایج coincidence

شکل جمع coincidence چی میشه؟

شکل جمع coincidence در زبان انگلیسی coincidences است.

ارجاع به لغت coincidence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «coincidence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/coincidence

لغات نزدیک coincidence

پیشنهاد بهبود معانی