آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آبان ۱۴۰۴

    Accompaniment

    əˈkʌmpnimənt əˈkʌmpnimənt

    شکل جمع:

    accompaniments

    معنی accompaniment | جمله با accompaniment

    noun

    همراهی، مشایعت، ضمیمه، (موسیقی) ساز یا اواز همراهی‌کننده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    the piano accompaniment to a song

    آواز به همراه پیانو

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد accompaniment

    1. noun necessary part or embellishment
      Synonyms:
      attachment adjunct supplement accessory attribute augmentation complement concomitant appendage appurtenance attendant enhancement enrichment
    1. noun music that supports a theme or performer in a composition
      Synonyms:
      background backing back-up harmony instrument part back

    سوال‌های رایج accompaniment

    شکل جمع accompaniment چی میشه؟

    شکل جمع accompaniment در زبان انگلیسی accompaniments است.

    معنی accompaniment به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی accompaniment در زبان فارسی به‌صورت «همراهی»، «هم‌نوازی»، یا «چیزی که همراهِ چیز دیگر می‌آید» ترجمه می‌شود.

    این واژه از فعل accompany به‌معنای «همراهی کردن» گرفته شده و در انگلیسی، برای توصیف عنصری که چیزی را کامل‌تر، زیباتر یا مؤثرتر می‌کند به کار می‌رود. بسته به زمینه، accompaniment می‌تواند معنای موسیقایی، غذایی، فرهنگی یا حتی نمادین داشته باشد. در هر حالت، مفهوم اصلی آن حول محور هماهنگی و تکمیل‌کننده بودن می‌چرخد — چیزی که در کنار چیز دیگر معنا یا جلوه‌ی بیشتری پیدا می‌کند.

    در موسیقی، accompaniment یکی از پرکاربردترین واژه‌هاست و به نواختن ساز یا صداهایی اشاره دارد که خواننده یا ساز اصلی را پشتیبانی می‌کنند. برای مثال، در جمله‌ی “The singer performed with piano accompaniment”، منظور این است که خواننده همراه با نوازندگی پیانو اجرا کرده است. در این معنا، همراهی موسیقیایی نه‌تنها زمینه‌ی آهنگ را شکل می‌دهد، بلکه احساس و عمق بیشتری به اجرا می‌بخشد. این نقش گاه چنان مهم است که بدون آن، اجرای اصلی ناقص به نظر می‌رسد.

    در زمینه‌ی آشپزی و پذیرایی، accompaniment به غذا یا چاشنی‌ای گفته می‌شود که در کنار غذای اصلی سرو می‌شود تا طعم و جلوه‌ی آن را تکمیل کند. برای نمونه، می‌توان گفت: “Rice is a perfect accompaniment to curry.” — «برنج همراهی عالی برای کاری است.» در اینجا، واژه‌ی accompaniment نشان‌دهنده‌ی رابطه‌ی هماهنگ میان طعم‌هاست، جایی که هیچ‌کدام بر دیگری غلبه ندارد، بلکه با هم ترکیبی لذت‌بخش می‌سازند.

    در حوزه‌ی فرهنگی و اجتماعی، accompaniment می‌تواند به همراهی نمادین یا احساسی میان انسان‌ها یا پدیده‌ها اشاره داشته باشد. مثلاً گفته می‌شود: “Joy is often the accompaniment of success.” — یعنی «شادمانی معمولاً همراهِ موفقیت است.» در اینجا، واژه معنایی استعاری پیدا می‌کند و نشان می‌دهد که برخی احساسات یا نتایج، به‌طور طبیعی در کنار هم ظاهر می‌شوند. این کاربرد بیشتر در نوشتارهای فلسفی، ادبی یا روان‌شناختی دیده می‌شود.

    از نظر سبکی، accompaniment واژه‌ای رسمی و چندمنظوره است که هم در نوشتارهای آکادمیک و هم در گفتار روزمره کاربرد دارد. جوهره‌ی معنایی آن در هر استفاده، همان مفهوم تکمیل و هماهنگی است. چه در موسیقی، چه در غذا، و چه در احساسات، accompaniment یادآور این حقیقت است که بسیاری از چیزهای زیبا، در کنار و با همکاری چیزهای دیگر معنا پیدا می‌کنند.

    accompaniment واژه‌ای است که در دل خود مفهوم هم‌زیستی و هماهنگی را حمل می‌کند. درست همان‌گونه که ملودی بدون همراهی هارمونی ناقص است، یا غذای اصلی بدون چاشنی خشک و بی‌روح می‌شود، زندگی انسان نیز بدون «همراهی»‌هایی کوچک و بزرگ — از دوستی و عشق گرفته تا موسیقی و طبیعت — کامل نیست.

    ارجاع به لغت accompaniment

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «accompaniment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/accompaniment

    لغات نزدیک accompaniment

    • - accommodationist
    • - accommodator
    • - accompaniment
    • - accompanist
    • - accompany
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    self-determination seldom solidarity same here spectral splentic stand the test of time start from scratch bus start over strongly recommend subconsciously arrange cognation piccalilli عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.