فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Enrichment

enˈrɪt͡ʃmənt ɪnˈrɪt͡ʃmənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
غنی‌سازی، پرمایه کردن، پرمایگی، غنا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد enrichment

  1. noun advancement
    Synonyms:
    improvement enhancement embellishment endowment

لغات هم‌خانواده enrichment

ارجاع به لغت enrichment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enrichment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/enrichment

لغات نزدیک enrichment

پیشنهاد بهبود معانی