فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Enrichment

enˈrɪt͡ʃmənt ɪnˈrɪt͡ʃmənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    غنی‌سازی، پرمایه کردن، پرمایگی، غنا
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد enrichment

  1. noun advancement
    Synonyms: endowment, enhancement, embellishment, improvement

لغات هم‌خانواده enrichment

ارجاع به لغت enrichment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enrichment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/enrichment

لغات نزدیک enrichment

پیشنهاد بهبود معانی