شکل جمع:
endowmentsاعطا، موهبت
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Our university received a large endowment.
دانشگاه ما اعانه بزرگی را دریافت کرد.
this hospital's endowments
موقوفات این بیمارستان
She also had a generous endowment of intelligence.
او همچنین از هوش سرشاری برخوردار بود.
Not everyone is blessed with such endowments as she is.
همه کس استعدادهای او را ندارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «endowment» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/endowment