آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Inability

ˌɪnəˈbɪləti ˌɪnəˈbɪləti

معنی inability | جمله با inability

noun singular uncountable C1

ناتوانی، عدم توانایی، عجز، فروماندگی، درماندگی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Her inability to concentrate affected her grades.

ناتوانی او در تمرکز بر نمرات او تأثیر گذاشت.

The team's inability to communicate led to confusion.

عدم توانایی تیم در برقراری ارتباط به سردرگمی منجر شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

His inability to adapt to change was concerning.

ناتوانی او در سازگاری با تغییرات نگران‌کننده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد inability

  1. noun the state of being unable to do something or lacking the capacity or power to perform a specific action or task

ارجاع به لغت inability

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inability» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inability

لغات نزدیک inability

پیشنهاد بهبود معانی