فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

In-service

ˈɪnsɜrːvɪs ˈɪnsɜːvɪs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

ضمن خدمت، حین خدمت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The in-service seminar on customer service strategies was highly informative and engaging.

سمینار ضمن خدمت در مورد استراتژی‌های خدمات مشتری بسیار آموزنده و جذاب بود.

All employees are required to attend the in-service workshop on workplace safety.

کلیه‌ی کارکنان ملزم به حضور در کارگاه حین خدمت ایمنی محیط‌کار هستند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت in-service

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «in-service» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/in-service

لغات نزدیک in-service

پیشنهاد بهبود معانی