گذشتهی ساده:
lackedشکل سوم:
lackedسومشخص مفرد:
lacksوجه وصفی حال:
lackingشکل جمع:
lacksنبودن، نداشتن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
What the company lacks is sufficient money to invest in modern machinery
آنچه که شرکت کم دارد عبارتاست از: پول کافی برای سرمایهگذاری در ماشینآلات نوین
Faith was the only thing lacking amongst them.
یگانه چیزی که در میان آنان وجود نداشت ایمان بود.
We are lacking for nothing right now.
هم اکنون به هیچ چیزی نیاز نداریم.
فاقد بودن، ناقص بودن، کم داشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We lack space.
ما جا کم داریم.
They lacked nothing but water.
آنها هیچ چیزی کم نداشتند بجز آب.
Lacking two grams of being a kilo.
دو گرم مانده که یک کیلو بشود.
Some communities still lack electricity and indoor plumbing.
برخی از جوامع هنوز برق و آب لولهکشی ندارند.
They have mastered old learning but are lacking in modern sciences.
آنها علوم قدیم را یاد گرفتهاند؛ ولی از علوم جدید بیبهرهاند.
احتیاج، فقدان، کسری
lack of experience
کمبود تجربه
There is a total lack of democracy in that country.
در آن کشور اصلاً دموکراسی وجود ندارد.
lack of oxygen
کمبود اکسیژن
lack of rain
کمبود باران
کمبود داشتن، (چیزی را) کسر داشتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lack» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lack