آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Destitution

ˈdestəˌtuːʃn̩ ˌdestɪˈtjuːʃn̩

معنی destitution | جمله با destitution

noun

فقر، بی‌چیزی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The refugees lived in complete destitution.

پناهندگان در فقر و فاقه‌ی کامل به سر می‌برند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد destitution

  1. noun indigence
    Synonyms:

ارجاع به لغت destitution

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «destitution» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/destitution

لغات نزدیک destitution

پیشنهاد بهبود معانی