صفت تفضیلی:
more destituteصفت عالی:
most destituteبینوا، بیچاره، خالی، تهی(با of )، نیازمند
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
After the war, many families became destitute.
بعد از جنگ خانوادههای زیادی دچار فقر شدید شدند.
a land destitute of trees
سرزمین فاقد درخت
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «destitute» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/destitute