آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Longing

ˈlɒːŋɪŋ ˈlɒŋɪŋ

معنی longing | جمله با longing

noun singular uncountable C2

اشتیاق، آرزو، ویار، حسرت، دلتنگی، تمایل عمیق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

She felt a sudden longing to be a child again.

ناگهان حسرتی برای بازگشت به دوران کودکی در دلش نشست.

There was a deep longing in her voice.

در صدایش دلتنگی عمیقی نهفته بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

his longing for peace and solitude

آرزوی او برای آرامش و تنهایی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد longing

  1. adjective desirous
    Antonyms:
    hating despising loathing
  1. noun strong desire
    Synonyms:
    craving desire wish urge hunger yearning hankering ambition aspiration thirst itch hungering coveting yen fire in the belly
    Antonyms:

ارجاع به لغت longing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «longing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/longing

لغات نزدیک longing

پیشنهاد بهبود معانی