امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Longing

ˈlɒːŋɪŋ ˈlɒŋɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    longed
  • شکل سوم:

    longed
  • سوم‌شخص مفرد:

    longs

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective C2
اشتیاق، آرزوی زیاد، میل وافر، ویار، هوس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- his longing for peace and solitude
- آرزوی او برای آرامش و تنهایی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد longing

  1. adjective desirous
    Synonyms:
    anxious ardent avid craving eager hungry languishing pining ravenous wishful wistful yearning
    Antonyms:
    despising hating loathing
  1. noun strong desire
    Synonyms:
    ambition aspiration coveting craving fire in the belly hankering hunger hungering itch pining thirst urge wish yearning yen
    Antonyms:
    dislike hate hatred

ارجاع به لغت longing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «longing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/longing

لغات نزدیک longing

پیشنهاد بهبود معانی